گفتنی ها

چندی پیش فیلم هیس... دخترها فریاد نمی زنند رو دیدم. دخترعموم DVD شو خریده بود. معمولا وقتی می خوان درباره فیلمی حرف بزنند و به عبارتی اونو نقد کنند، من دیدم که اول درباره کارگردان و بازیگران و کلا عوامل فیلم صحبت می کنن، ولی من تیتر مطلب رو نوشتم برداشتی آزاد از فیلم هیس... بخاطر اینکه صحبتم نقد فیلم نیست، بلکه واقعا برداشت شخصی خودم رو از فیلم می خوام اینجا بنویسم. 

داستان فیلم چی بود؟

شاید موضوع فیلم رو همه توی آنونس فیلم متوجه شده باشند. دختری که در هشت سالگی مورد تجاوز کارگر محل کار مادرش قرار میگیره، چنان آسیب روحی بش وارد میشه که سایه ی شوم این آسیب سرتاسر زندگیشو سیاه می کنه. یکبار در جریان خرید عقدش دچار توهم میشه و فکر می کنه که اون مرد خبیث داره مزاحم زندگیش میشه و با همسرش درباره بلایی که سرش آورده صحبت می کنه، و بخاطر همین توهم دست به خودکشی می زنه، ولی ناموفق می مونه، و بار دوم وقتی که با شخص دیگه ای می خواد ازدواج کنه، میبینه که نگهبان ساختمان دختربچه ای رو به زور داره دنبال خودش میکشه و به یه جای خلوت می بره که ... ، و نمی تونه تحمل کنه که اون دختر بچه رو تنها بذاره، میره و دختر بچه رو از دست اون مرد کثیف نجات میده و با آچار به سر اون مرد ضربه می زنه و مرتکب قتل عمد میشه! وکیل اون سعی می کنه ازش تو دادگاه دفاع کنه و حکم قصاص رو تغییر بده ولی خب ... بهتره خودتون فیلم رو ببینید.

و اما برداشت من چی بود:

گرچه تو سایت این فیلم، در خلاصه ی داستان علت اتفاق افتادن چنین جنایتی رو بی توجهی و سهل انگاری والدین می دونه،  ولی به نظر این حقیر این «بی توجهی و سهل انگاری» نسبت به «باور غلط افراد جامعه که دخترها در رخداد چنین فجایعی نباید حرفی بزنند» توی صحنه های فیلم کمتر نمود پیدا کرده و بیشتر مورد دوم در برابر دیدگان بیننده پر رنگ شده، انگار هدف اصلی کارگردان این بوده که بگه اگر چنین فاجعه ای اتفاق افتاد، این درست نیست که دختری که مورد چنین ظلمی قرار گرفته دم نزنه، بلکه باید شکایت کنه و حقش رو طلب کنه. البته در این شکی نیست که اگر به هر دلیلی حقی از کسی ضایع شد باید به دادخواهی برخاست اما بهتر نیست اول جلوی وقوع چنین وقایعی رو بگیریم؟ دلایل وقوع این فاجعه که به دختر بچه ای اینگونه هتک حرمت بشه خیلی چیزا می تونه باشه، اول اینکه پدر و مادر این دختر بچه مقصر هستند که به کارگرشون اعتماد کردند و دخترشون رو همراه با کلید خونه دست اون مرد سپردند!!! دوم اینکه اگر حس خدا دادی «حیا» رو از همان کودکی در بچه زنده نگه داریم، طوری که خودش نخواد با یک مرد غریبه بازی کنه آیا باز هم جای وقوع چنین اتفاقاتی باقی می مونه؟ همه اونایی که یا دختر بزرگ کردند و یا جلوی چشمشون دختری بزرگ شده می دونن من چی می گم. دختر بچه ها توی بازی های بچگونه شون متوجه نیات شوم میشن و اگر حیا داشته باشن خودشونو از بازی کنار می کشن. (من به شخصه بارها و بارها دیدم که دختر بچه ها حتی قبل ازینکه تو ذهن مردی که دارن باش بازی می کنند فکر پلیدی بوجود بیاد، بخاطر حیایی که داشتند متوجه شدند و خودشون رو از بازی بیرون کشیدند) 

یک مسئله ای که تو فیلم هم نمایش داده شد شاغل بودن مادر این دختر بچه بود که باعث سهل انگاری درباره دخترش شده بود. هر مادری که تصمیم می گیره مادر بشه، باید تا آخر پای این تصمیمش بمونه و واقعا مادری کنه، و وظیفه ی اصلی خودشو با وظایف فرعی و کم اهمیت دیگه جابجا نکنه. شاغل بودن خانم ها هیچ اشکالی نداره به شرطی که اون خانم بچه ای که نیاز به مراقبت و توجه داره تو خونه نداشته باشه.

به هرحال از دیدن این فیلم که پر از صحنه های تاثیر گذار و دراماتیک بود بخاطر حرفه ای بودنش لذت بردم، و می خوام همینجا از همه عوامل فیلم بویژه خانم درخشنده تشکر و قدردانی کنم. براشون بهترین ها رو آرزو می کنم.