حکایت زردوز و بوریاباف
شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۸ ق.ظ
حدیث مدعیان و خیال همکاران
همان حکایت زر دوز و بوریا باف است{1}
همان حکایت زر دوز و بوریا باف است{1}
حکایت زردوز و بوریاباف{2} چنین است که امیری برای تهیه زری، زری بافان را طلبید، بوریابافان هم حاضر شدند، امیرمتعجبانه پرسید شماچرا آمده اید؟ گفتند اگر بافتن مقصود است که ما هم بافنده ایم. مقصود اینکه مدعیان علم و علمای
حقیقی گرچه هر دو به ظاهر کتاب در دست دارند ولی کارشان در دو سطح متفاوت
است، چنانکه زردوز و بوریاباف هر دو بافنده محسوب می شوند ولی زردوزی
محتاج دقت و ظرافت خاص است ولی بوریابافی کاری ساده و اولیه است{3}
4: سعدی علیه الرحمه
5: سوره مبارکه زمر، آیه 9
بقدر شغل خود باید زدن لاف
که زردوزی نداند بوریاباف{4}
که زردوزی نداند بوریاباف{4}
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاء
اللَّیْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا یَحْذَرُ الآخِرَةَ وَیَرْجُو رَحْمَةَ
رَبِّهِ قُلْ
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ
إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ {5}
(آیا چنین کسی با ارزش است) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر می شوند!»
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ
إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُوْلُوا الأَلْبَابِ {5}
(آیا چنین کسی با ارزش است) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که می دانند با کسانی که نمی دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر می شوند!»
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1: خواجه حافظ شیرازی
2: زردوز: دوزندهیی که با الیاف طلا پارچههای گرانقیمت را میدوزد. بوریاباف: بافند حصیر از لیفههای درخت خرما. {برگرفته از جلد اول کتاب «شرح جلالی بر حافظ» نوشته دکتر عبدالحسین جلالیان}
3: منبع: سایت تبیان4: سعدی علیه الرحمه
5: سوره مبارکه زمر، آیه 9
۹۲/۱۱/۰۵